صفحات

نگاهی اجمالی برتخت جمشید (پارسه)


در تصاويرحكاكي شده برسنگهاي تخت جمشيد هيچكس عصباني نيست،هيچ كس سواربراسب نيست!هيچ كس رادرحال تعظيم نمي بيني!در ايران هيچگاه برده داري مرسوم نيست!...در بین صدها پیكرتراشیده شده برسنگهاي تخت جمشيد حتی یك تصویربرهنه نیست...تخت جمشید در ابتدا به نام «پارسَه» به معنای( شهر پارسیان يامردمان پارسي) بود. یونانیان آن را پِرسپولیس «پارسه‌شهر» خوانده‌اند. اين مجموعه بي نظير در دامنه كوه رحمت (كوه مهر ) در مقابل جلگه مرودشت و
55 كيلومتري شمال شرقي شيراز (جاده اصفهان –شيراز ) قراردارد .در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند که در شاهنامه فردوسی نیز آمده‌است. اين بنا در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.
قدیمی‌ترین بخش تخت جمشید بر پایهٔ یافته‌های باستان‌شناسی مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است. آنگونه که
در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داريوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می‌کردند. در خصوص طول زمان ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا روايتهاي مختلفي(120-150-250 سال ) وجود دارد .
کاخ‌های تخت جمشید در نزدیکی رود کوچک پلوار که به رود کر می‌ریزد ٬ بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند در حالی که طرف شرقی ان بر روی کوه رحمت است و سه طرف دیگر با دیوارهای حافظ شکل داده شده‌اند.دیوارهای حافظ با توجه به شیب زمین تغییر ارتفاع می‌دهند.

وسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که شامل هفت كاخ (تاالار )، نقوش برجسته ،سراي نشيمن ،خزانه شاهي ،دژ و باروي حفاظتي ، پلكانها ، ستونها و دو آرامگاه سنگي در دامنه كوه (اردشير دوم و سوم )مي باشد .
درباره چگونگي ساختن بناهاي روي صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعي به دست نيامده و انتشار نيافته است. البته كتيبه اي از داريوش درباره شيوه ساختن كاخي در شوش وجود دارد كه گوياي چگونگي انجام فعاليت هاي بزرگ ساختماني در آن دوران است و مي توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشيد از همان شيوه استفاده شده است. متن آن كتيبه به نقل از كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ چنين است:اين كاخ را من (داريوش) ساختم - زيور آن از راه دور آورده شد... زمين كنده شد تا به خاك سفت (كف سنگي) رسيدم وخندقي درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگر تا حدود 20 ارش. روي آن شفته كاخ بنا گرديد. كند و كوب و انباشتن و خشت هايي كه در قالب زده شد كار مردم بابل بود. الوار كاج از كوهي آورده شد كه آن را لبنان گويند. مردم آشور آن را به بابل و مردم كاركه و يونانيان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب يكا از گاندهارا و كرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اينجا روي آن كار شد. سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شنگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم. سيم و آبنوس از مصر آمد. تزييني كه ديوارها با آن زيور يافته از يونان، عاج از اتيوپي و از هند و از رخج آورده شد ولي در اينجا روي آنها كار شد. سنگ هايي كه در اينجا به صورت ستون درآمده سنگ آن را از شهري در الام به نام آبي رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان كه آنها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند. آنهايي كه طلاها را به كار گرفتند مادي و مصري بودند. منبت كاران ساردي و مصري بودند. آنان كه از عاج خاتم مي ساختند بابلي و يوناني بودند. آن ها كه به تزيين ديوار پرداختند مادي و مصري بودند. به ياري و لطف اهورامزدا كاخي باشكوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و كشورم را از هر آسيبي نگه دارد.چنان كه از متن اين كتيبه آشكار است، در ساختن بناهاي بزرگ و مهم از مصالح و مواد غيربومي نيز استفاده مي شد و در برخي از بخش هاي ساختمان از بهترين انواع سنگ، چوب و ساير مواد و مصالح اصلي و نيز مواد تزييني شناخته شده در سرزمين هاي تابع امپراتوري هخامنشي بهره مي بردند. افزون بر اين از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غيرايراني نيز استفاده مي شد و به اين ترتيب از همه يا بخش مهمي از تجربيات معماري و هنري آن دوران - در ايران و ساير سرزمين هاي تابع ايران - به بهترين شكل بهره برداري مي شد. البته با اطمينان مي توان اظهار داشت كه برنامه ريزي، طراحي و نظارت كارها در مقياس كلان بر عهده معماران و هنرمندان ايراني بوده است.

پژوهش‌های باستان‌شناسی

اولین کاوش‌های علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد المانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت.وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود.یافته‌های وی هنوز در این موسسه نگه داری می‌شوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه٬ [۴]٬ نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بوده‌است.به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شده‌است.هر چند در زمان مرکز امپراتوری نبوده‌است.
معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.
اين نوع معماری به دلیل استفاده از ستون‌های چوبی مورد توجه قرار گرفته‌است.معماران تخت جمشید فقط زمانی از سنگ استفاده کرده‌اند که بزرگترین سرو‌های لبنان یا ساج‌های هند اندازه‌های لازم برای تحمل سقف را نداشته‌اند.[۵] در حالی که ته ستون‌ها و سر ستون‌ها از سنگ بوده‌اند. یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون‌ها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه‌است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.
اجزا مختلف تخت جمشيد
1. پلکان‌های ورودی سکو

ورودي سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود.

2. دروازه ملل

پس از بالا رفتن ار پله ها یک ورودی با شکوه را می بینیم ، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، دروازه ملل . ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح دو موجود خیالی مردان بالدار ،با سر انسان و بال افراشته عقاب (عقاب نشان پرچم ایران باستان بوده است )و بدن گاو درگاه شرقی دروازه ملل را تزیین کرده اند.همچنين طرح دو گاو سنگی‌ ( بر اساس یکی از عقاید ایرانیان باستان , گاو نخستین موجود آفریده شده توسط اهورامزدا (خداوند جان و خرد) بوده و در زمان ساخت تخت جمشید موجود عزیز و دوست داشتنی بوده است از گاو به عنوان نگهبان در تخت جمشید استفاده شده است) . این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبه میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اهورمزد انجام پذیرفته‌است.» پس از عبور از ورودی , به سالن انتظار می رسیم که دیواری خشتی , سه در چهار ستون و سقف داشته است . میهمانان روی کرسی های پیوسته اطراف می نشستند تا اجازه ورود بگیرند . سنگی بزرگی به وزن 150 تن در جنوب دروازه ملل قرار دارد اضلاع این سنگ موازی با جهت کاخ های تخت جمشید است . به همین دلیل وجود آن در این مکان باید دلیلی داشته باشد . گاه گفته می شود که این سنگ نوعی حوض یا آب نما بوده استپس از خروج از در شرقی دوازه ملل ما می توانیم دو سر ستون را در سمت چپ خیابان سپاهان که دروازه ملل را به دروازه ناتمام وصل می کند را ببینیم. سر ستون ها در همانجا کشف شده اند . گفته می شود که آنجا کارگاه سرستون سازی بوده است . این موجود افسانه ای دارای سر عقاب , کوشه گاو و پنجه های شیر است.دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا ، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.

3. كاخ آپادانا

از ميان كاخهاي تخت جمشيد کاخ آپادانا از همه قدیمی‌تر و با شكوهتر بوده است و برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.

این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ در حدود 515 سال قبل از ميلاد بنا شده‌است كه در مجموع از 72 ستون تشكيل شده است . تالار اصلي 36 ستوني (6*6 )و در شرق و غرب و شمال داراي ايوانهاي 12 ستوني (2*6 ) به ارتفاع تقريبا 20 متر بوده است كه به دليل استحكام بالاي آن تا زمان قاجار 13 ستون از ستونهايش برافراشته باقي مانده بود. ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل می‌باشد.مهمترين نقوش در پله هاي ايوان شرقي كه وروردي اصلي بوده ،حكاكي گرديده است . کاخ آپادانا توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی به «کاخ تچر» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد ودر شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.
بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل زير دارد .

۱- مادی‌ها ۲- ایلامی‌ها ۳- پارت‌ها ۴- سغدی‌ها ۵- مصری‌ها ۶- باختری‌ها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلی‌ها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکاهای کلاه‌تیزخود ۱۲- ایونی‌ها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقی‌ها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزی‌ها ۱۸- هندی‌ها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوری‌ها ۲۲- لیبی‌ها ۲۳- اهالی حبشه

4. کاخ تچر

تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشدكه به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است.و به دليل آنكه با سنگهاي خاص صيقل داده شده است معاصران آنرا تاالار آئينه ناميده اند .اين كاخ داري 12 ستون (3*4) و ايواني در جنوب با 8 ستون است . این کاخ یک موزه خط (از پارسی باستان تا خطوط پهلوی ) به شمار مي رود بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است . بر روی يكي از کتیبه هاي آن آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»

5. کاخ هَدیش

هدیش به معنای جای بلند می‌باشد و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد .این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار داردو از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال می‌رود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد( به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند ) رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است. این مکان کوچک داراي 36 ستون 6*6 بوده ‌است. به خاطر ویرانی شدید اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست . خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند. این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌های زیادی از کف از خود کوه می‌باشد

6. کاخ ملکه



این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.

7. کاخ صدستون (تالار تخت )



كاخ مهم ديگر كاخ صد ستون است كه توسط خشايار شاه در حدود 470 سال قبل از ميلاد در مساحتي در حدود 4700مترمربع بنا شده و وسيعترين كاخ تخت جمشيد است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.ساخت آن در زمان اردشير اول به پايان رسيده است . ساخت این تالار توسط خشایارشاه آغاز و توسط اردشیر اول به پایان رسید. این موضوع در كتیبه ای كه در سنگ پی بنا پیدا شده، نشان داده شده است. از همه ستون های این تالار، فقط دو سر ستون زیبا به بلندی 14 متر باقی ماند كه در دهه 1310 شمسی به شیكاگو منتقل شد. موضوع نقوش تالار صد ستون، یكی صحنه بارعام و دیگری نقش حمل كنندگان اورنگ پادشاهی توسط نمایندگان ملل است. در شمال این تالار، ایوانی با حیاط وسیع و در شرق آن، یك ساختمان شامل تالارها، انبار و راهرو قرار دارد. در شمال كاخ ایوانی با 16 ستون وجود داشت كه دو مجسمه ی عظیم گاو نگهبان آن بود.

8. کاخ‌ شورا(مركزي )



در مركز تخت جمشید، كاخ كوچكی قرار دارد كه با سه درگاه و تعدادی راهرو به كاخ های دیگر ارتباط می یابد. به همین دلیل آن را كاخ مركزی می نامند. این كاخ را «دروازه شاهان» نیز می نامیدند.

كاخ دارای یك تالار مركزی به ابعاد 5/15×5/15 متر با چهار ستون سنگی است. در شمال كاخ پلكانی با نقش بزرگان ایرانی، به ایوان شمالی ختم می شود و آن را به حیاط شرقی كاخ آپادانا متصل می كند. این ایوان دارای نقوش چندی است. چند اتاق نیز در اطراف كاخ وجود دارد. دو طرف درگاه شرقی تالار مركزی با نقش 28 نماینده كه اورنگ ( تخت ) شاهی را حمل می كنند، تزیین شده است.

كاخ سه دروازه تنها كاخی است كه سر ستون های آن به شكل سر انسان با بدن حیوان ساخته شده است و برخی احتمال می دهند كه این كاخ یك نقطه مركزی و محوری در نجوم و تنظیم تقویم ایران باستان بوده است وشاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده، شاه از یکی از دروازه‌ها وارد و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است.

9. حرمسرا یا اندرونی

این بنا كه توسط پروفسور « هرتسفلد» و براساس طرح اصلی ، تجدید ساختمان شد، در جنوب كاخ خشایارشاه واقع شده و در اصل به فرمان او ساخته شده بود. در این كاخ امروزه موزه تخت جمشید راه اندازی شده است. این كاخ شامل یك تالار اصلی و تعداد زیادی اتاق و راهرو است. چهار درگاه تالار اصلی با نقش خشایارشاه كه در حال حمله به شیر است و خدمه اش، تزیین شده و سقف آن بر 12 ستون چوبی استوار است. كف تالار با ساروج (مخلوطی است از آهك و خاكستر یا ریگ كه در آب به مرور جذب انیدرید كربنیك كنند و آهكش به صورت سنگ آهك كه محكم و پایدار است در می آید و از آن در جهت ساختن بنا استفاده می كنند) قرمز مفروش شده است. در گوشه جنوب غربی قسمت شرقی حرمسرا، كتیبه ای به خط و زبان فارسی باستان و اَكدی از خشایارشاه وجود دارد.

10. ساختمان خزانه شاهنشاهی

این ساختمان که از چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده‌است با دیوار عظیم و توسط حصار و خياباني عريض از بقیهٔ تخت جمشید جدا می‌شود. در شرق قسمت اصلی حرمسرا و جنوب كاخ صد ستون، بقایای ساختمان بزرگی وجود دارد كه خزانه تخت جمشید را تشكیل می داد. این مجموعه مشتمل بر یك سالن 99 ستونی، یك تالار صد ستونی، چندین سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است.

خزانه به فرمان داریوش اول ساخته شد و خشایارشاه اصلاحاتی در آن به عمل آورد. بیشتر ظروف، مجسمه ها و به ویژه هشت لوح سنگی معروف خشایارشاه از این محل به دست آمده است. بر اساس روایات مورخین یونان باستان، پس از سقوط تخت جمشید، اسكندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه را با سه هزار شتر و بسیاری اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داد.

11. دروازه ناتمام

این دروازه كه كار ساختمانی آن شروع شد اما به پایان نرسید، در انتهای خیابان سپاهیان و در شمال حیاط صد ستون قرار دارد. از آنجا كه كارهای ساختمانی و حجاری این بخش ناتمام ماند به كاخ ناتمام یا دروازه ی ناتمام مشهور شده است. این ساختمان مشتمل بر یك تالار چهار ستونی و دو اتاق برای نگاهبانان است. آثار باقی مانده در این بخش چگونگی كار ساختمانی در مجموعه ی عظیم تخت جمشید را روشن می سازد. ابتدا تخته سنگ ها به دو شكل استوانه و مكعب به داخل محوطه حمل می شد، سپس سنگ ها به كمك داربست های چوبی عظیم و قرقره و طناب بالا كشیده می شد و در جای خود نصب می گردید و در مرحله ی بعد كار تراش اصلی از قسمت بالای سنگ شروع می شد و در پایین خاتمه می یافت.

چهره و سم گاو كه به صورت نیمه كاره در جرز ( دیوار اطاق و ایوان ، پایه ی ساختمان كه از سنگ و آجر سازند) ، نشان می دهد كه هنگام حمله ی اسكندر به تخت جمشید، هنوز كارگران در این قسمت مشغول كار بودند.

در شمال دروازه ناتمام و بخشی كه به دیوان سرا شهرت داشت، سی هزار لوح گلی به خط ایلامی مشتمل بر پرداخت های دولتی به كارگران و خدمتگزاران و مأموران دیگر به دست آمده است. در این لوح ها كه در نوع خود بی نظیرند، مدت كار، مبلغ دستمزد، چگونگی پرداخت و در چند مورد حتی پرداخت مساعده به كارگران نیز قید شده است.

12. آرامگاه های تخت جمشید

داخل مقبره اردشير سوم

سه آرامگاه در كوه رحمت، مشرف بر كاخ های تخت جمشید وجود دارد. از این میان دو آرامگاه اردشیر سوم رو به روی كاخ ها، آرامگاه اردشیر دوم در 500 متری جنوب صفه تخت جمشید و آرامگاه ناتمام داریوش سوم، رو به روی روستای شمس آباد، در پشت ضلع جنوبی كوه رحمت قرار دارد. این آرامگاه ها تقلیدی از آرامگاه هخامنشیان در نقش رستم و همه آنها دارای ایوانی وسیع، بلند و بدون پلكان است.

« دیدوروس سیسیلی » ، مورخ رومی كه در سال 60 پیش از میلاد از تخت جمشید دیدن كرده در مورد این آرامگاه ها می نویسد: برای بالا رفتن از آنها از دستگاه بالابر استفاده می كنند.در دهه چهل برای آرامگاه پلكان سنگی درست كردند. وسط ایوان، ورودی آرامگاه قرار دارد. در آرامگاه اردشیر دوم، دو قبر كه شاید جای تابوت پادشاه و ملكه بود و در آرامگاه اردشیر سوم، شش قبر، احتمالاً برای خاندان سلطنتی حفر شده است. روی قبرها، سنگ محدبی قرار دارد.

نقش های ایوان های این آرامگاه مشابه هستند. در دو طرف درِ آرامگاه ، دو ستون چسبیده به دیوار وجود دارد كه در بالای آن ها پادشاه بر تخت شاهی نشان داده می شود. پادشاه یك دست خود را رو به آتش به حال نیایش بلند كرده و در دست دیگر كمانی دارد. اورنگ پادشاهی بر روی دست و سر 28 نماینده ملل تابعه قرار دارد.

13. خیابان سپاهیان

این خیابان كه 92 متر طول و نزدیك 10 متر عرض دارد، دروازه ی ملل را به دروازه ی ناتمام و ایوان شمالی كاخ صد ستون مرتبط می سازد. در دو طرف این خیابان فرورفتگی های طاقچه مانند به تعداد زیاد و به صورت چند لبه، به فاصله 7 متر از هم وجود داشت كه اكنون به صورت پی با كاهگل پوشانده شده اند. احتمالاً این فرورفتگی ها جایگاه سربازان و افسران، هنگام تشریفات بود. دیوار سمت راست دیوار اتاق هایی است كه حیاط آپادانا را از خیابان سپاهیان جدا می كند. این اتاق ها احتمالاً محل استقرار نگهبانان كاخ بود. دیوار سمت چپ، دیوار اتاق هایی است كه محل استقرار حُجاران و بخشی از كارگاه حجاری بود. در انتهای خیابان ، قطعات ستون هایی كه برای دروازه ناتمام در حال حمل بود، مشاهده می شود.

14. جایگاه سپاهیان

در شرق تخت جمشید، حدفاصل بین كوه و بناهای اصلی، در شرق كاخ صد ستون، ساختمان هایی مشتمل بر تعدادی تالار و ایوان با جرزهای خشتی مكعبی وجود دارد كه با توجه به اشیایی كه در آن كشف شده، به احتمال زیاد قراول خانه و محل استقرار پاسداران و نگهبانان مخصوص كاخ ها بود. به نظر می رسد كه قراول خانه جایگاه نگه داری و توقف ارابه ها و اسب های سلطنتی و نُجبا بود و خیابانی كه به عرض متوسط 9 متر در تمام طول شرقی تخت جمشید و دامنه كوه كشید شده، محل عبور این گردونه ها بود.

15.چاه سنگی

روبه روی شمال شرقی خزانه، در ارتفاع 22 متر از سطح آن، چاهی به صورت مربع كه هر ضلع آن 70/4 متر است با ژرفای 26 متر قرار دارد. این چاه را در زمان ساخت تخت جمشید حفر كردند. اطراف چاه، راه آب باریكی كنده شده تا آب باران كوه را به آن هدایت كند. تردیدی نیست كه پس از پر شدن چاه و لبریز شدن آن، آب اضافی به خندقی منتقل می شد. با توجه به این كه این چاه راهی به خارج ندارد و منفذی هم در ته یا بدنه آن موجود نیست، مسلم است كه برای نگه داری آب آشامیدنی تخت جمشید به كار می رفت. حفر این چاه از شاهكارهای دوره ی هخامنشی است.

16. كتیبه ها

از دوره هخامنشیان 16 كتیبه و از ساسانیان یك كتیبه در قسمت های مختلف تخت جمشید، حك شده كه بزرگ ترین آن ها 8×2 متر است. زبان كتیبه ها ایلامی، بابلی و میخی پارسی است. تمامی كتیبه ها با طلای ناب پر شده بود. برخی از این آثار تا 400 سال پیش نیز وجود داشت. آثار باقی مانده طلا در كتیبه ها در نوشته های یكی از سیاحان نیز ذكر شده است.در دیوار جنوبی صفه، چهار كتیبه به خط میخی (پارسی باستان) حك شده است. داریوش اول، كارها و هدف هایش را در این كتیبه ها شرح داده است. كتیبه اول (به زبان پارسی باستان):« اهورامزدا كه بزرگ ترین خدایان است، داریوش شاه را آفرید، او را پادشاهی بخشید، به خواست اهورامزدا داریوش پادشاه است. گوید داریوش شاه: این كشور پارس – كه اهورامزدا به من بخشید، كه زیبا و دارای اسبان خوب و مردم خوب است – به خواست اهورامزدا و من – داریوش شاه – از دشمن ترسد. گوید داریوش شاه: مرا اهورامزدا و ایزدان پشتیبان باشند و این سرزمین را اهورامزدا از دشمن، از خشكسالی، از دروغ در امان دارد. این را من از اهورامزدا و ایزدان خواستارم.»كتیبه ایلامی:داریوش انگیزه ساخت تخت جمشید را در این كتیبه بدین صورت مشخص كرده است: «من داریوش شاه هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورهای بسیار، پسر و شتاسپه، یك هخامنشی. چنان كه بر بالای اینجا، این دژ ساخته آمد، پیش از آن در اینجا دژی ساخته نشده بود، به خواست اهورامزدا این ارگ را من ساختم. اهورا مزدا و دیگر ایزدان را خواست كه این ارگ ساخته شود. پس من آنان را ساختم و من آن را ایمن و زیبا و به اندازه ساختم چنانكه می خواستم. و گوید داریوش شاه: چنان باد كه اهورامزدا یا دیگر ایزدان مرا بپایند و نیز این ارگ را، و گذشته از این، هر آنچه در اینجا بر پای كرده شد، مباد آن كه به چنگ بدخواه و بداندیش بیفتد.»

17.سنگ‌نبشته‌ها

سنگ‌نبشته‌های داریوش بزرگ

شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوب‌های اندرونی کاخ داریوش، بالای نگاره‌های داریوش و هم‌راهانش آمده‌است. «داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی، کسی که این کاخ را ساخت»

یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش؛ هم اکنون در بخش نشان‌های نسک‌خانهٔ میهنی پاریس نهاده‌است. «داریوش شاه بزرگ، پسر ویشتاسب هخامنشی»

رَج به سه زبان، هجده بار روی رخبام پنجرهٔ همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شده‌است. «رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریش شاه»

بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش. ۰۱ اهورامزدای بزرگ، بزرگ‌ترین ِ بغان، او داریوش شاه را آفرید، او شهریاری را به او ارزانی داشت؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است. ۰۲ داریوش شاه گوید: این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت، زیبا، دارنده‌ اسبان خوب، دارندهٔ مردان خوب، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه، از دیگری نمی‌ترسد. ۰۳ داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشک‌سالی، از دروغ بپاید! به این کشور نه دشمن، نه خشک‌سالی، نه دروغ بیاید؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست می‌کنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد.

به زبانهای ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج. نوشتهٔ پارسی باستان ندارد. ۰۱ من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم. ۰۲ داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا این‌ها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونی‌هایی خشکی و (آن‌ها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. ۰۳ داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید.

سه زبانه، پارسی باستان ده رَج، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج، روی دو لوح طلایی و دو لوح سیمین که هم اکنون در تهران نگه‌داری می‌شوند. ۰۱ داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی. ۰۲ داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش (اتیوپی)، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا،؛ بزرگ‌ترین ِ بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.

سه زبانه هر زبان یک رَج، روی دست‌گیرهٔ دری از سنگ لاجورد ساختگی. «دست‌گیرهٔ در از سنگ گران‌بهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه»

سنگ‌ نوشته‌های خشایارشا:

خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد٬ یک شاه از بسیاری٬‌یک فرمان‌دار از بسیاری.

من خشایارشا٬ شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌های دارندهٔ همه گونه مردم‌، شاه در این زمین ِ بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی.

شاه خشایارشا گوید: به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد٬ که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده می‌شود ٬‌آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم.

شاه خشایارشا گوید: اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه را که به دست من ساخته شده و آن چه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید.

شاه خشایارشا گوید: داریوش را پسران دیگری بودند٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ پس از خود٬ مرا بزرگ‌ترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جای‌گاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم٬ بسیار ساختمان‌های والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم.

شاه خشایارشا گوید: پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب ارشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم ارشام هر دو در آن هنگام زنده بودند٬ اهورامزدا را چنین کام بود٬‌ داریوش٬ پدر من٬ او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد٬ او بسیار ساختمان‌های والا ساخت.

جايگاه و سرانجام تخت جمشيد

در دوره نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران را در این سازهٔ کهن انجام داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند.

سد سیوند در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد بر روی رودخانه سیوند ساخته شده‌است. رودخانه پلوار بین این دو محوطه باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو (تخت جمشید و پاسارگاد) در کنار آرامگاه کوروش و در دل تنگه بلاغی جریان داد.

اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید. ايرانيان او را گجسته ، بنفرين ،پليد و ديوخو ناميده اند . تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند و عده ديگر دليلش را جلب خشنودي و ارضاي بوالهوسي هاي "طائيس " روسپي مشهور يوناني توسط اسكندر و برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر و تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتيمس در آن ) بدست خشایار شاه را علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.حتي برخي بر اين باورند كه اين كار توسط اسكندر صورت نگرفته و پاي اسكندر هيچ گاه به تخت جمشيد باز نشده است . این‌مجموعه‌ در حال حاضر جز آثار تاریخی‌ ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

هنرهای معماری تخت جمشید

در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت . زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پول بابلی به نام « شكل» سنجیده و برابر آن را به جنس (گندم و گوشت و ..)پرداخت می کردند .






0 نظرات: